هواپیما که از فرودگاه اهواز به مقصد تهران از زمین کنده شد، حسین به زحمت زیر ماسک اکسیژن نفس می کشید. هواپیما اوج گرفت.
رمضانعلی سر حسین را گذاشته بود روی شانه اش و دعا می خواند؛ خودش هم مجروح بود.
هواپیما در اوج آسمان میان ابرها پرواز می کرد. حسین چشمانش را به سختی باز کرد و پرسید: ما کجاییم رمضون ؟ رمضانعلی راجی که
چشمانش پر از اشک شده بود، پیشانی حسین را بوسید وگفت: حسین جان، توی یکی از همون هواپیماهایی که همیشه دلت می خواست بدونی داخلشون چه شکلیه.
لبخندی کم جان روی لب های حسین آتش افروز نشست و…
آتش افروز
6,000 تومان
خاطرات شهید حسین آتش افروز
نویسنده: احمد یوسف زاده
انتشارات: گرا
دسته: مجموعه کتب گنجینه
برچسب: انتشارات گرا
توضیحات