بازآفرینی: سمیرا اصلانپور
سردار شهید حسین تاجیک فرماندهی گردان 415 لشکر 41 ثارالله، از محبوبترین فرماندهانی بود که رزمندگان برای حضور در گردان او تلاش میکردند. کتاب «انار و آیینه» خاطرات زندگی این فرماندهی دوران دفاع مقدس، از تولد تا شهادت را روایت میکند. هر کدام از 6 فصل این کتاب، از زبان یک راوی مانند مادر، همسر، عمو، همرزم و … روایت شده. نکتهی جالب توجه این کتاب، فصلی است که حاج قاسم سلیمانی خاطرات خود را از روزهای جنگ درمورد این سردار شهید ذکر میکند.
برشی از کتاب:
حسین در ابتدای ازدواجمان به من گفت: «من خیلی خوشحالم که با یکی از سادات ازدواج کردهام و خیلی دوست دارم که به جای اسمت، سید صدایت کنم.» وقتی من عصبانی یا ناراحت میشدم میگفت: قربان جدت، هرچه دلت میخواهد بگو. من ناراحت نمیشوم. فقط شکایت مرا پیش بیبی زهرا (س) نبر.» و با این حرفش مرا شرمنده میکرد. چون خیلی انار را دوست داشت، وقتی عصبانی میشدم میگفت: «سید، اگر حرفهایت تمام شده لطفاً انار بیاور تا با هم بخوریم..» و طوری وانمود میکرد که گویت من عصبانی نشده و حرف تندی نزدهام.»