احمد یوسف زاده در این کتاب، خاطراتی از دوران اسارت خود را روایت کرده است. این کتاب که پیش از آن 23 نفر نوشته شده است به صورت تک خاطره اتفاقات واقع شده در اردوگاههای عراقی به ویژه با وجود سن کم بعضی رزمندگان را روایت میکند. برای آن دسته از خوانندگانی که خواندن کتابهای کم حجم را بیشتر انتخاب میکنند این کتاب، گزینهی مناسبی برای مطالعه است.
برشی از کتاب:
نوجوان اسر، مودب جلوی افسر عراقی ایستاد.
ـ چند سالته؟
-15 سال.
-تو را چه به جنگ کوچولو؟ تو هنوز باید پستونک بخوری. جبهه آمدی چکار؟
نوجوان اسیر گفت: «جناب سروان، شما درست میفرمایید. من پستانک میخورم. اما پستانک من در حقیقت ضامن نارنجک است؛ همان نارنجکی که تانکهای شما را به هوا میفرستاد!»