معرفی کتاب روزهای سخت نبرد، بازآفرینی احمد عربلو
در این کتاب از زبان چند راوی یعنی مادر و همرزمان، با داستان پرفراز و نشیب شهید محمدمهدی کازرونی آشنا می شوید.در لابلای صفحات کتاب، حوادث متعدد خیره کننده ای از داستان بی باکی، شجاعت و ذکاوت بی نظیر شهید چه در دوران کودکی و نوجوانی یعنی مقطع مبارزه با عوامل رژیم پهلوی و چه در جوانی و مقطع مبارزه با اشرار و ضدانقلاب، نبرد در کردستان و جنگ تحمیلی خواننده را شگفت زده کرده و با شخصیت شهید آشنا می کند. کتاب با ماجرای شهادت کازرونی که خود، حماسه ای بی نظیر است پایان می یابد.
برشی از کتاب:
خودم را به او رساندم و با تعجب گفتم: (مهدی برای چی وقتی صدای سوت خمپاره را می شنوی روی زمین دراز نمی کشی؟ مگر نمیدانی ترکش ها می توانند بدنت را سوراخ سوراخ کنند؟)
مهدی لحظه ای با محبت به من نگاه کرد و بعد آهسته گفت:( من فرمانده هستم.تمام این بچه ها چشمشان به من است و متوجه رفتارهای من هستند. اگر من که فرمانده هستم بترسم یا نشان بدهم که از گلوله ها میترسم روحیه خودشان را از دست می دهند.من باید طوری رفتار کنم که خیالشان راحت شود و با روحیه بالاتری با دشمن برخورد کنند.)