هر چند قدم که عقب میرفتم، یکبار برمیگشتم و به پشت سر چشم میانداختم. باور نمیکردم حسین همراهم نیست. به خط خودی رسیدیم.
نیمه شب با استفاده از تاریکی جنازه ی حسین را آوردیم.
تیر به وسط پیشانیاش خورده بود؛ روی پیشانیبندش،
همان جایی که نوشته بود:أعِرِ اللهَ جُمجُمتَك
زنجیرها
7,000 تومان
خاطرات سردار شهیدغلامحسین خزائی
گردآورنده :عباس میرزایی
انتشارات: گرا
دسته: مجموعه کتب گنجینه
برچسب: انتشارات گرا, زنجیرها