بازآفرینی: حسین بینعامری
جنگ، پسربچهها را مرد میکند. اما نه فقط جنگ. گاهی جنگ، مردهای بزرگ و پا به سن گذاشته را مثل یک موش درون هفت سوراخ قایم میکند. پس بجز جنگ، دل شیر داشتن و دل به خدا سپردن هم میخواهد تا مرد شوی. مثل محمدرضا قربانزاده فرمانده گردان 411 لشکر 41 ثارالله که در 15 سالگی فرمانده گروهان شد؛ روحی بزرگ در جسم کوچک. این کتاب خاطرات تعداد زیادی از همرزمان و نزدیکان شهید را گردآوری کرده است.
برشی از کتاب:
با سن کم آمد جبهه. هیکل ریز و کوچکی داشت. اول رفت تو چند تا گردان. این طور یادم میآید رفت تو گردان شهید پایدار و بعد شهید میرحسینی. آن قدر تو عملیاتها از خودش لیاقت نشان داد که شد فرماندهی سدته و بعد فرماندهی گروهان. وقتی فرمانده گروهان شد، پانزده سالش هم نبود. من خودم بارها به چشم خودم دیدم که نیروهایش با تعجب نگاهش میکردند و میگفتند: این فرمانده گروهان است؟ شاید حق داشتند