وقتی فهمید یکی از آشناها مقداری شیر آورده و به پدرش داده، خیلی عصبانی شد.
با ناراحتی گفت: برای چی قبول کردید؟
گفت: خوب یه مقدار شیر آورده؛ تو هم بخور.
گفت: منظورم شیر یا هر چیز دیگه ای نیست. منظورم اینه که چون پسر این بنده ی خدا توی گردانی که من مسئولشم سربازه، شما نمی بایست ازش هديه قبول می کردید.
فرمانده جوان
7,000 تومان
خاطرات سردار شهید حسین نادری
گردآورنده :احمد ایزدی
انتشارات: گرا
دسته: مجموعه کتب گنجینه
برچسب: انتشارات گرا, فرمانده جوان
توضیحات