بازآفرینی: محمدرضا عارفی
این کتاب، روایت کودکی تا شهادت مردی است که حاج قاسم سلیمانی به خاطر روش و عقایدش به او لقب «سلمان پایدار» داده بود؛ سردار شهید محمود پایدار فرمانده گردان پیاده لشکر 41 ثارالله. در این کتاب از زبان عمو و همرزم شهید با شخصیت شهید آشنا می‌شویم و می‌رسیم به لحظه‌ای که محمود بعد از دورنی از زندگی پر از سختی، تلاش و فقری که در کودکی با آن دست و پنجه نرم کرد، به عنوان فرمانده‌ی گردان، به شهادت رسید و مفقودالاثر شد.
برشی از کتاب:
«بچه‌ها نگران نباشید. خدا با ماست. شما بروید و من بعداً گروهان محسن شریفی را به دنبال شما می‌فرستم. خدا به همراهتان.» این آخرین جملات این سردار بزرگ بود. ما جلو رفتیم و با نیروهای عراقی درگیر شدیم و نفهمیدیم که در همان لحظات، گلوله بر گلویش نشسته است.
